حامیان مردمی اصولگرایان

حامیان مردمی جبهه ی متحد اصولگرایان

حامیان مردمی اصولگرایان

حامیان مردمی جبهه ی متحد اصولگرایان

مقاله جالب دانش آموز آمریکایی درباره امام خمینی(ره)

سایت خبری مشهور تلگراف هرالد مسابقه مقاله‌نویسی آنلاینی را برگزار می‌کند که در آن دانش‌آموزان دبیرستانی مقاله‌های خود را با موضوع انقلاب، تروریسم و تاثیر آن بر جهان به این سایت ارسال می‌کنند و این سایت هر روز یک مقاله را با نام خود آن دانش‌آموز در سایتش منتشر می‌کند.
به گزارش سرویس بین الملل «فردا» مطالعه این مقالات به زبان ساده بچه‌های دبیرستانی خالی از لطف نیست. در زیر یکی از این مقالات را که با محوریت انقلاب ایران و به نوشته دوگ لنگ دانش‌آموز دبیرستان سنترال آلترنیت است می‌خوانیم: شاه رهبر سابق ایران، خواهان مدرنیزه کردن کشورش بود ولی از آنجا که مخالف تشکل‌های مذهبی بود و قصد داشت حکومتی سکولار را به وجود بیاورد، مردم این کشور ـ ایران ـ با او به مخالفت برخواستند. شاه به عقیده مردم کشورش احترام نگذاشت و خواست آینده کشورش را با سلیقه خودش انتخاب کند.
وی در ادامه نوشته است: مردم حق اعتراض نداشتند. شاه راه قرآن را دنبال نمی‌کرد و مردم مذهبی در ایران از کارهای او به خشم آمدند.
پس از سال‌ها که قوانین شاه در کشور اجرا می‌شد، مردی به نام آیت‌الله خمینی که یک معلم اسلامی و حرفه‌ای بود تصمیم به مخالفت گرفت.
به گزارش «فردا» این دانش آموز در ادامه نوشته است: {آیت‌الله} خمینی مردمی را که خواهان زندگی در کشوری اسلامی بودند آگاه و دعوت به مبارزه با شاه کرد. آیت‌الله خمینی از آنچه که آن را نفوذ غرب در کشور می‌نامید بیم داشت و نمی‌خواست آمریکایی‌ها فرهنگ و آداب و رسوم کشورش را آلوده کنند.
در حدود سال 1976 بیش از پنجاه هزار آمریکایی در پایتخت ایران زندگی می‌کردند که خود بیانگر هجوم همه جانبه آمریکا بر فرهنگ ایران است .
در چشم آیت‌الله، شاه می‌خواست ایران را به آمریکایی دیگر تبدیل کند ولی آیت‌الله می‌خواست کشور براساس قرآن اداره شود.
در سال 1978 شاه نگران قدرت آیت‌الله شد و آیت‌الله را به عراق فرستاد ولی همچنان صدای سخنان او شنیده می‌شد. به همین خاطر شاه تصمیم گرفت او را به فرانسه بفرستد تا بلکه صدای او به گوش مردم نرسد. با رسیدن آیت‌الله به فرانسه همچنان صدای ایشان از طریق نوارهای صوتی و تصویری به ایران می‌رسید. نهایتاً در سال 1979 شاه قدرت را به آیت‌الله و حامیانش سپرد. وی در پایان نوشته است: بعد از انقلاب، {آیت‌الله} خمینی قدرت را به دست گرفت و او این حرفی که بعد از بدست گرفتن قدرت به زبان آورد این بود که ما باید دست بیگانگان را قطع کنیم. سپس قانون کشور را به قانونی مبتنی بر قرآن تغییر داد.
قرار است سمیناری روز بیست‌وسوم آوریل جاری با همین عنوان و با حضور مقاله‌نویسان دانش‌آموز برگزار شود.

بوش: بهترین دوست اصلاح‌طلبان ایران هستم

بوش در گفتگو با خبرنگار صدای امریکا (VOA) خود را بهترین دوست اصلاح طلبان خواند و از خداوند برای آنها طلب خیر، برکت و موفقیت کرد.

 به گزارش رجانیوز، وی که در نخستین روز سال جدید شمسی با خبرنگار تلویزیون صدای امریکا گفتگو می کرد، در پاسخ به این سؤال که "اخیراً میان امریکا و ایران و عراق تماس‌هایی برقرار شده است، برخی از ناراضیان درون‌مرزی عقیده دارند که این روابط ممکن است گسترش پیدا کند و موضع آنها را به خطر اندازد در این مورد نظر شما چیست؟"، گفت: اولاً عقیده من این است که طرفداران اصلاحات در ایران افراد شجاعی هستند. آنها دوستی بهتر از جورج بوش ندارند، و من برای آنها از خداوند بزرگ طلب خیر و برکت و موفقیت می‌کنم. دوم اینکه من هیچ عملی انجام نمی‌دهم که به تلاش آنها آسیب برساند. سوم اینکه گفت‌وگوی ایران و آمریکا فقط درباره عراق است.

 بوش سومین باری است که در طول ریاست جمهوری خود به صورت رسمی از اصلاح طلبان در ایران حمایت می کند. وی در سال 81 همزمان با سالگرد آشوب خیابانی 18 تیر نیز از اصلاح طلبان حمایت کرده بود.

 رئیس جمهور امریکا در آستانه انتخابات مجلس هشتم هم در سفر دوره ای خود به خاورمیانه رسماً از اصلاح طلبان تهران حمایت کرد. رهبر انقلاب در واکنش به این اظهارات، حمایت امریکا از هر جریان سیاسی را لکه ننگی بر پیشانی آنان خواندند.

 گروه موسوم به اصلاح طلب تاکنون در بیانیه ای رسمی از حمایت های بوش ابراز انزجار نکرده اند.

 با این حال، رجانیوز چندی قبل مذاکرات یکی از جلسات محرمانه اصلاح طلبان را منتشر کرد که "ب.ن" در آن جلسه با اشاره به هشدارهای رهبری و لکه ننگ خواندن حمایت امریکا از هر جریان سیاسی داخلی، گفته بود: «در حقیقت قصد دارند ما را وابسته نشان دهند البته حساسیت مردم در اثر تکرار این مسائل کم شده است اما بالاخره تأثیر خود را در زمان نزدیک به انتخابات می گذارد. ما نباید از آن طرف پشت بام هم بیفتیم. یعنی اگر حاکمیت احساس کند که ما به خارج وابستگی نداریم، قلع و قمع می شویم. اگر خیلی هم بخواهیم مقابل مسائلی مانند حمایت بوش جبهه بگیریم، احتمال دارد حمایت آن طرف از ما کم شود و در نتیجه در داخل هم جریان حاکم نسبت به ما تجری پیدا می کند. اما برای اینکه انگ وابستگی را هم به پیشانی ما نچسبانند، توصیه می کنم افرادی از سایر احزاب اصلاحات مصاحبه و موضع گیری نرم داشته باشند و از مشارکت و سازمان کسی موضع جدی علیه این مسئله نگیرد.»

تضاد فرهنگ وارداتی دروغ 13 با باورهای دینی

حدود پنج قرن پیش، "شارل نهم" پادشاه فرانسه که از او به عنوان عامل بزرگترین کشتار مذهبی فرانسه تحت تحریک مادرش یاد می شود، آغاز سال میلادی را از روز اول آوریل به اول ژانویه تغییر داد که متعاقب این فرمان، منزلت روز اول آوریل یکباره فرو ریخت و این تغییر ناگهانی موجب شد مردم اروپا از آن به بعد، روزی را که با یک دستور از اعتبار افتاده بود، به شوخی و تمسخر بگذرانند.

 به گزارش رجانیوز، این شوخی ها به تدریج به سنتی در اروپا به نام "دروغ اول آوریل" یا "ماهی آوریل"، poisson d'avril، خوانده شد.

 اول آوریل از لحاظ تاریخ شمسی مقارن با روز 13 فروردین است که براساس برخی باورهای خرافی به نحوست معروف است و برای فرار از نحسی آن، باید اقدامات ویژه ای انجام داد. تقارن 2 روزی که هر دو دربردارنده نوعی خرق عادت هستند، سبب شد که دروغ اول آوریل به ایران نیز وارد شود.

 نقل است که نخستین بار روزنامه نبرد در سال 1322، کل روزنامه را در روز 13 فروردین در قالب "دروغ" منتشر کرد. این روزنامه ادعا کرده بود هیتلر در اوج جنگ جهانی، دستور آتش بس صادر کرده است. "نبرد" همچنین در خبر دروغ دیگری از فوت "محتشم السلطنه" رئیس مجلس وقت نوشت که با انتشار این خبر، تعداد زیادی از مردم برای تشییع جنازه و تسلیت به طرف منزل او رفتند.

 با گسترش ارتباطات و رسانه ها، این پدیده نیز رشد، سرعت و تنوع بیشتری یافته و در برخی رسانه های ایران نیز نفوذ کرده است. نوروز 84، روزنامه شرق در خبری ادعا کرد برج میلاد کج شده است و پس از آن اعلام کرد این خبر "دروغ سیزده" بوده است.

 سال گذشته نیز "رادیو جوان" که رویکرد جنجالی آن در عبور از خط قرمزها بسیار بحث برانگیز شده بود، در روز سیزدهم فروردین شنوندگان خود را به دروغگویی ترغیب کرد.

 ترویج دروغگویی به بهانه روز سیزدهم فروردین یا همان اول آوریل در حالی طی سالهای اخیر شدت گرفته که برخی رسانه ها از این فرهنگ وارداتی ناپسند به مثابه ابزاری برای عقده گشایی استفاده می کنند.

 گسترش این فرهنگ غلط در حالی منجر به قبح زدایی از این گناه کبیره می شود که آیات و روایات متعددی در اسلام، مسلمانان را از این سیئه نهی اکید کرده و از دروغگویی به عنوان "اعظم الخطایا (بزرگترین گناهان)" و ویژگی منافقان تعبیر نموده است. همچنین امام صادق(ع) در روایتی می فرمایند: «از دروغ بپرهیزید حتی در مقام مزاح».

 با این حال به نظر می رسد برخی رسانه های داخلی که انتظار دارند در مواضع حساس از آنها به عنوان "چشم بیدار جامعه" یاد شود و دیدگاههای آنها به دقت مورد توجه قرار گیرد، در این موضوع خاص به جای پررنگ کردن زشتی این گناه کبیره، آگاهانه یا ناآگاهانه به قبح زدایی از آن پرداخته و این فرهنگ وارداتی متضاد با باورهای اسلامی را عادی جلوه می دهند.

جشن ایرانی کشی در میان یهودیان

جشن پوریم که در برخی از نقاط اروپا و آمریکا برگزار می‌شود به جشن ایران‌کشی نیز مشهور است. این جشن براساس داستانی در تورات است .
نام این جشن از کلمه پور به معنای قرعه گرفته شده است. از آن جهت که هامان برای یافتن مناسب‌ترین روز برای اجرای نقشه این قرعه را انداخت.
به گزارش «فردا»، بر مبنای کتاب استر, خشایار شاه در روز جشن تاجگذاری در حال مستی از ملکه «وشتی» می‌خواهد در برابر مردان آمده تا زیبایی او را به رخ میهمانان بکشد.
اما ملکه به دلیل حجب و حیا و عفت ایرانی‌اش قبول نمی‌کند و پادشاه خشمگین شخص دیگری را به عنوان ملکه انتخاب می‌کند. ملکه جدید که «هدسه یا استر» نام دارد, به همراه عده‌ای از زنان زیبا به قصر آمده تا با همکاری پسر عمویش مردخای که قیم او نیز هست هامان وزیر خشایار شاه را برکنار کرده و بکشند. بعد از هامان, مردخای را جانشین وی می‌کنند.
آنها سپس از خشایار شاه اجازه کشتن دشمنان یهود را در 3 روز متوالی می‌گیرند. خشایار شاه به خواست یهودیان دستور قتل ایرانیان را می دهد.
این جمع در این 3 روز 70 هزار نفر از ایرانیان که در میانشان زنان و کودکان نیز قرار داشتند, با بی‌رحمی تمام به قتل رسانده و اموالشان را به غارت می‌برند.
گفتنی است یهودیان هنوز هم با گذشت 26 قرن به مناسبت این پیروزی و قتل عام بی‌سابقه تاریخی جشن می‌گیرند.
آنها در این روز لباس‌هایی شبیه شخصیت‌های داستان پوشیده و با بازی‌ کردن نقش‌های آنها این جنایت بزرگ را تجدید خاطره می‌کنند.
این نسل‌کشی بی‌سابقه مطابق با روز 13 فروردین بوده است. این نحسی 13 که برخی از آن اسم می برند مرتبط با پوریم و این نسل کشی است.
ایرانیان از همان زمان, سیزدهم فروردین را به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به جنایت برخی یهودیان آن زمان که آنها را سراسیمه از خانه و کاشانه‌اشان فراری داده‌ بودند, برگزیده و سر به کوه و صحرا می‌گذارند.
این نسل‌کشی را می‌توان نوعی هولوکاست به حساب آورد. هولوکاستی که در طی 3 روز 70 هزار ایرانی (البته بسیاری از منابع و کارشناسان این رقم آورده شده در تورات را دور از ذهن می دانند)به قتل رسید. هولوکاستی که تبدیل به یکی از بزرگترین جشن‌های آیینی یهودیان شده است.
یهودیان در این روز برای شکرگزاری به درگاه خدا روز گرفته و به رقص و پایکوبی می‌پردازند.
استر نام آخرین دفتر از کتاب تورات است. این کتاب در اواخر عهد هخامنشی و یا پس از آن نوشته شده است. بنابر نوشته بسیاری از مورخین و کارشناسان تاریخ, مطالب کتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاکم بر جهان ، یعنی صهیونیست ها و فراماسون ها است.
این کتاب عمق نفرت و انزجار تند برخی یهودیان نسبت به غیر یهودیان به ویژه ایرانیان را نشان می دهد. شدت و تندی نفرت بحدی است که خاخام ها و فقیهان قوم یهود در سده اول میلادی مطمئن و متفق القول نبودند که آیا باید کتاب استر را در کتاب مقدس بیاورند یا نه؟
مارتین لوتر از رهبران پروتستان ها نقل شده است که « ای کاش این داستان وجود نداشت.»
این جشن گرفتن یهویان در تمام دنیا در حالی صورت می‌گیرد که کشته شدن حتی یک انسان جنایتی بزرگ محسوب می‌شود. این جنایت چیزی جز نژاد پرستی و بی‌ارزشی یک قوم نیست.
یهودیانی که, هیتلر را متهم به یهودی سوزی (هولوکاست) نموده‌اند, باید به پیشینه سیاه تاریخی خود برگردند و هولو کاست واقعی را در تاریخ اقوام خود جستجو کنند.
در جنگ جهانی دوم یهودیان, میلیون‌ها مسیحی را کشتند و در ادامه, راه کشتار در فلسطین را در پیش گرفتند و هزاران تن از مسلمانان و مسیحیان به دست صهیونیست‌ها قتل عام می‌شوند.

صهیونیستها تمام اقوام به جز خودشان را از جنس اسب می دانند.

آنها در گذشته به سپاهیان خود می گفتند که به سرزمین ایران و یا اعراب و یا حتی مسیحی‌ها رسیدید رحم نکنید. زنان، کودکان، الاغ، شتر و چهارپایانشان را بکشید تا دو سوم جهان تمام شود و تنها یک سوم جهان که همان یهودی‌ها هستند بمانند.
این کشتار فقط برای یافتن سرزمینی برای یهودیان و صهیونیستهای بی جا ومکان صورت می گرفت.
از کشتارهای عصر جدید به دست صهیونیست‌ها می‌توان ترور کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا را نام برد که هنوز به صورت معمایی باقی مانده است.
صهیونیستها, در حالی که فریاد حمایت از آزادی و نجات بشر سر می دهند هر روز هولوکاست تازه ای رقم می زند. از نمونه های بارز این جنایتها قتل عام اخیر مردم غزه است.
در روزی که یهودیان در اکثر نقاط دنیا به جشن و پایکوبی برای مراسم پوریم دارند صدها کودک و زن فلسطینی به شهادت می رسند.
یک بار دیگر صهیونیزم در جنگی بدون مرز و با عنوان نبرد پیشگیرانه به کشتار زنان ، کودکان ، اندیشمندان و نخبگان مسلمان دست یازیده است. سربازان تا دندان مسلح آمریکایی و انگلیسی بدون هیچگونه پشتوانه فکری و عقلی با بیرحمانه ترین شیوه ها آمال و آرزوی سران یهودی دنیا را برآورده می سازند.

قرآن در هلند نایاب شد

در پی انتشار فیلم ضد اسلامی فتنه ، هلند این روزها شاهد اقبال شدید مردم این کشور برای خرید قرآن های الکترونیکی ترجمه شده به زبان هلندی است.

 به گزارش رجانیوز به نقل از برنا به نقل از المحیط، بر اساس گزارش مطبوعات هلند انتشار فیلم فتنه نتایج معکوسی در مقایسه با اهداف سازنده آن داشته و باعث شده است مردم آمستردام به کتابخانه هایی که کتب اسلامی از جمله ترجمه الکترونیکی قرآن ارائه می کند روی آورند.

 بنا بر این گزارش، خرید گسترده نسخه نرم افزاری قرآن به زبان هلندی باعث شده است در مدت دو روز، این محصول در بازار هلند تقریبا نایاب شود.

 المحیط نوشت: این در حالی است که بسیاری از مطبوعات هلند واکنش مسالمت آمیز مسلمانان و موضع گیری های حکیمانه آنان را در پی این اقدام ستوده اند، موضع گیری که سبب شده احساسات مردم هلند نسبت به مسلمانان برانگیخته شود و در واقع باعث شده است تا فیلم ضد اسلامی گرت ولدرز نتایج معکوسی بر افکار عموم داشته باشد.

 به نوشته این گزارش، روزنامه هلندی دی تلگراف اقدام مسلمانان را به برگزاری یک کارگاه گفتگو با حضور متفکران هلند در مورد قرآن عنوان اصلی خود قرار داد.

 جوانان مسلمان با بر پایی یک کارگاه گفتگو درباره قرآن در حاشیه شهر آمستردام در روز جمعه نشان دادند، قرآن کتاب عبادت و هدایت است و آنچه که نماینده هلندی در فیلم خود نمایش داده نوعی دروغ پردازی و تحریف حقایق بوده است.